فاتح دلها و ذهنها

من نه خود می روم او مرا می کشد/ کاه سرگشته را کهربا می کشد

فاتح دلها و ذهنها

من نه خود می روم او مرا می کشد/ کاه سرگشته را کهربا می کشد

سه شنبه, ۲۹ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۵۹ ب.ظ

روح پدرمان شاد

بسم الله

عروج نوکر اباعبدالله ، حضرت آیت الله مهدوی کنی، یاور حسین زمان را به امام زمان و مقام معظم رهبری تسلیت می گم.



وَ إِذَا مَاتَ‏ الْعَالِمُ ثُلِمَ‏ فِی الْإَسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْ‏ءٌ إِلَى یَوْمِ الْقِیَامَة (مشکاة الأنوار فی غرر الأخبار، النص، ص: 134)




هر عالمی خاکریزی را در جبهه دین فتح کرده و پایگاهی را گرفته که مختص خود اوست. به بیان بهتر هر دانشمند در منظومه دانش جایگاهی ویژه دارد که "فقط" مناسب شایستگی و برازندگی علمی اوست و دیگری را توان توفیق در آن خاکریز نیست. جایگاه و خاکریزی که با رفتن او جایش خالی خواهد ماند.

*

...


پیش فرض ضمنی روایت این است که هر دانشمند در نقشه جامع علمی در محدوده‌ای خاص حضور دارد و این خود، لازمه این است که او با عنایت به ظرفیتش، جایگاه ضروری حضورش و موقعیت خاکریزی که لایق توان اوست را بشناسد که در خود، حامل درسی بزرگ و پیامی دقیق است.

*

اما گذشته از آن با رفتنش جایگاه او خالی می‌شود چرا که او کارویژه‌ای داشته که دیگران نداشته‌اند. عالمی که رفتنش یک فقدان برای عالَم است چنین عالِمی است. این یعنی همان دقت بر مزیت رقابتی، درک کارویژه و فهم فلسفه وجودی خویش. رهاورد دیگر این نگاه، عدم تزاحم و نزاع و کدورت‌های احتمالی است. در این مقام است که اگر همه انبیا هم در کنار یکدیگر باشند به راحتی به مسیر رشد خود و جامعه کمک و حرکت می‌کنند بدون هیچ حاشیه جنجالی اخلاقی و مانند آن.

*

این که فرمود با رفتن عالم "ثلمه" و شکافی ایجاد می‌شود واجد نکته‌های کاربردی دیگری نیز هست: از باب "اِخبار" گفته‌اند که با رفتن او شکاف ایجا می‌شود نه از باب "اِنشاء"! آن‌چنان که روایت "أزهد النّاس‏ فی العالم أهله‏ و جیرانه‏" (نهج الفصاحة ص: 207) (کسان و همسایگان مرد دانشمند از همه مردم نسبت به او بى‏رغبت ترند) نیز از همین باب است. به عبارت دیگر سخن از مقام "هست"هاست نه "باید"ها. یعنی اینگونه هست ولی لزوما نباید باشد. دیگر سخن آن‌که روایت فقط برای تسکین آلام و "پیش‌بینی" و "پیش‌گویی" واقعه نیست، بلکه سخن از "پیش‌گیری" است و دعوتی برای حرکت! (حرکتی برای دفع دخل مقدر)

باید تلاش کرد در امتداد دانشمندی قدم زد که اصولا قایل به این"نردبان علم" است. حرکت‌هایی که هریک مکمل و مقوم حرکت قبلی خود است. حضور این نگاه، نردبان دانش را تکمیل خواهد کرد، آن‌چنان که علامه جوادی در فقدان علامه طباطبایی شرح المیزان را می‌دهد و آن‌چنان که امام خامنه ای امتداد راه امام خمینی را.

*

گذشته از مقام پیشین؛ عبور از "توصیف" به "توصیه" نیز دریافت مکمل دیگری از این روایت است. رسیدن به این مقام که در سلوک علمی به جایی برسی که در اوج آن مقام و در لحظه وداع از این عرصه، نبودت احساس شود. تلاش برای درک قله‌ای که فقط از آن تو باشد و تنها تو صاحب نظر آن باشی و این بود و نبود (حیات و ممات) نه به خاطر منیتی است که عجب و غرور و دیگر رذایل خودخواهانه بیاورد، بلکه برخواسته از آن ماموریت انقلابی نورانی توست که تو را به رشد در آن عرصه واداشته است و هرچه بوده لطف او بوده و لاغیر.

*

اگر قله‌ای از آن توست و اگر با رفتنت آن قله بدون فاتح خواهد ماند عنایت به جانشین‌پروری نیز درکی دیگر و برداشتی کادرسازانه از این روایت خواهد بود. "تربیتی کادرساز" تا در دامنه یک قله علمی، افرادی نزدیک به آن قله و در دامنه‌های آن تربیت شوند برای جانشینی. تا با بود و یا نبود قله، قله‌ها به دره‌ها تبدیل نشود، جامعه زمین‌گیر نشود، تشکیلات افول ناگهانی و اساسی نکند و سازمان دچار شوک غیرقابل برگشت نشود. حدیث "إِذَا مَاتَ‏ الْعَالِمُ ثُلِمَ‏ فِی الْإَسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْ‏ء"اخطاری است برای تربیتی فراگیر در سازمان برای نیروهای حلقه‌های دوم و سوم به بعد، تا از ثمره این شناخت، تمام ثقل مجموعه تنها بر یک فرد یا یک حلقه تحمیل نشود، برای همین در بعضی نسخ این روایت، اشارتی از همین داستان جانشین‌پروری است: وَ إِذَا مَاتَ‏ الْعَالِمُ ثُلِمَ‏ فِی الْإِسْلَامِ ثُلْمَةٌ "لَا یَسُدُّهَا إِلَّا خَلَفٌ مِنْه‏"( منیة المرید، ص: 109)

*

درک تشکیلاتی روایت "إِذَا مَاتَ‏ الْعَالِمُ ثُلِمَ‏ فِی الْإَسْلَامِ ثُلْمَةٌ لَا یَسُدُّهَا شَیْ‏ء" و اشاره به ایجاد شکاف در فقدان یک اندیشمند با خود هزار نکته باریک‌تر از مو نهفته دارد: جای هرکس کجاست؟ این خود به تشکیل زنجیره‌های به هم پیوسته و هدفمند که هوشمندانه سیر تکمیل و تکامل را دنبال می‌کنند کمک میکند و نوید رشدی شتابنده است. شتابی جهت‌مند با عنایت به همان دقت رسیدن به قله‌ای که اشاره شد.

*

...نبودش را همه خواهند فهمید، هرکس بیشتر با او و مقام او گره خورده است بیشتر این نبود را لمس خواهد کرد.

قطعا در سلسله مراتب سازمانی، رهبر بیشترین سهم از درک این گسست را خواهد داشت. اگر همه اعضا نبود او را شکستی در کار خود می‌بینند، او این شکست را در خود نیز احساس خواهد کرد و جز این نیز انتظار نمی‌رود چرا که راهبر برآیند ادراک همه اعضای گروه و وظایف سازمانی آن‌ها خواهد بود.

*

کربلا رقیق‌ترین و دقیق‌ترین الگویی است که با ظرافتی هرچه تمام‌تر همه مسائل انسانی را پاسخ خواهد داد. آن‌چنان که در شکست در پای حبیب (لَمّا وَقَعَ حَبیب عَلَی الاَرض بَانَ الاِنکِسار...) و یا در کنار علقمه (اَلاَنَ اِنکَسَرَ ظَهری...). "حدیث انکسار" حسین علیه‌السلام تقریر دیگر روایت "اذا مات العالم" است به ترجمان کربلا. روضه‌ای تشکیلاتی برای عاشوراشناسان، بدون او و در فراقش هم قامت استوار سپاه خواهد پاشید (اِذَا مَضَیتَ تَفَرّقَ عَسکَری) و هم قامت حسین (اَلاَنَ اِنکَسَرَ ظَهری...)؛ هم سازمان خواهد شکست هم رهبر استوار آن.

*

نه فقط در کنار علقمه، بلکه داستان انکسار را می‌توان سنتی همیشه در تکرار دید اگر حریمی برای تجلی بیابد هرچند "لاتکرار فی التجلی". این چند بیت منسوب است به حضرت صاحب الامر که در مرثیه جناب شیخ مفید گفته‏اند و در قبر او نوشته شده:

کاش خبر درگذشتت داده نمی‌شد که این روز بر آل رسول خدا سنگین است

گرچه در دل خاک پنهان شدی ولی به وسیله تو عدل و توحید به پا برجاماند.

و حضرت مهدی هرگاه تدریس تو را می‌شنید خوشحال می‌شد. (الإرشاد للمفید / ترجمه رسولى محلاتى، مقدمه، ص: 24)

           لا صوت‏ الناعى‏ بفقدک انّه‏


یوم على آل الرسول عظیم‏

إن کان قد غیّبت فی جدث الثرى‏


فالعلم و التوحید فیک مقیم‏

        و القائم المهدى بفرح کلما

تلیت علیک من الدروس علیم‏




 

*

به راستی امام زمان در رفتن‌مان و در کنار مزارمان خواهد شکست؟!



بر گرفته از سایت مدیر در مدار کربلا
موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۲۹
محب الحسین

نظرات (۱)

۲۹ مهر ۹۳ ، ۱۶:۴۶ خادمة الشهدا
شیخ ما شعله هجرت شد و در خویش گرفت
جان ما را ز دم خویش به تشویش گرفت...

شادی روحشون صلوات

پاسخ:
اللهم صل علی محمد و ال محمد و عجل فرجهم

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی