مقتدای ما، حسین
عالم همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب خدا خدا بایدمان
تا پاک شود زمین ز ابنای یزید
همواره حسین، مقتدا بایدمان
عالم همه خاک کربلا بایدمان
پیوسته به لب خدا خدا بایدمان
تا پاک شود زمین ز ابنای یزید
همواره حسین، مقتدا بایدمان
او "اباعبدالله" است و همه عاشوراییان به اعتبار پدر بندگان بودنش(اباعبدالله)
فرزند اویند، چرا که همه خود را به ساحت عبد خدا شدن رسانده اند.
و هنوز این در برای کسانی که عزم بنده شدن داشته باشند، باز است.
تا حسین پدر آنها شود و آنها فرزند حسین.
و هرچه نسبت عبد بیشتر شود، قرب و نزدیکی با حسین بیشتر؛
تا رسیدن به مقام قرب به واسطه صلاح و پاکی دل،
به رمز عبد صالح رسیدن و عباس شدن:
اَلسَّلامُ عَلَیکَ اَیُّهَا العَبدُ الصَّالِحُ ...
و این است راز نزدیکی عباس به حسین، "عبد صالح" به "اباعبدالله"
همه کربلاییان را به مدال افتخار عبد بودن می ستایند،
از حسین ابا"عبد"الله ......... تا عباس"عبد"صالح
"برگرفته از کتاب راه عباس شدن"
به نقل از وب العطش
شاخصه های مستکبر چیست؟
مستکبر هیچ وقت، معتدل نیست؛ حتی اگر سر امام حسین را ببُری و برایش ببَری!
مستکبر همیشه به دنبال بهانه است، با کوچکترین بهانه ، سر خدوم ترین اعضا و نیروهایش را هم خواهد بُرید.
مستکبر هیچ وقت قابل اعتماد نیست...
کربلا را دوباره باید دید:
سنان ابن انس سر امام حسین را در حالی نزد ابن زیاد برد که شعر می خواند.معنای آن چنین است:
1- رکاب مرا پر از طلا و نقره کن زیرا من پادشاه محبوب و محترمی را کشته ام.
2- من شخصیتی را شهید کرده ام که از لحاظ پدر و مادر و نسب، بهترین مردم است.
عبیدالله بن زیاد به سنان گفت: وای بر تو! اگر می دانستی که حسین از نظر پدر و مادر بهترین مردم است، پس
چرا او را شهید کردی؟! سپس دستور داد تا گردن سنان را زدند و به دوزخش روانه کردند.
توجیه المسائل، ص124
سر داد و نداد دست در دست یزید
دین است حسین و دین پناه است حسین
کربلا سراسر نکته و تلنگر است برای اهلش،هر عبارت از امام حسین(ع) و اصحابش پنجره های به سمت روشنی و کمال هستند ...باید در هر فراز توقف و درنگی داشت. باید عبارات اصحاب حسین را آئینه زندگی دانست و هر روز خود را در آن تماشا کرد. باید این فرازها را به سمت زندگی گشود.
این کتاب دریچه ای است برای آغاز نگاهی تازه به روضه های مدیریتی، روضه های اجتماعی، روضه های سیاسی عاشورا و ... که هرکدام مخاطب خاص خود را خواهد داشت و تاملی اشک آلود را برخواهد انگیخت.
بیایید این بار امام حسین(ع) را در این قاب تماشا کنیم: امام حسینی که اداره ی ماجرای کربلا بر عهده اوست، و حسین مدیری است در مدار کربلا ...
امید که از این منظر به غم های دیگر و شاید اصلی تر امام حسین(ع) بهتر واقف شویم. روضه هایی که شاید کمتر شنیده ایم و یا اصلا نشنیده ایم و این غربت کربلاست.
مدیران بیشتر بخوانند
چرا که آن ها بهتر می فهمند...
بســیار خوانده ای و دوباره بــخوان کم است
دنیا اگر تمام شــود روضـه خوان کم است ...